جدول جو
جدول جو

معنی قالی فروش - جستجوی لغت در جدول جو

قالی فروش
(پُ)
فروشنده قالی
لغت نامه دهخدا
قالی فروش
بوبفروش غالی فروش آنکه انواع قالی و قالیچه را فروشد
تصویری از قالی فروش
تصویر قالی فروش
فرهنگ لغت هوشیار

پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما

(تَ شَ / شِ)
آنکه کالاهای بازرگانی را به صورت عمده فروشد. عمده فروش. آنکه اجناس مختلف را به صورت کلی فروشد. مقابل جزئی فروش
لغت نامه دهخدا
(یَهْ)
چای فروشنده. فروشندۀ چای. آنکه چای فروشی را پیشه و شغل خود سازد. معامله گر چای، چای چی. چای پز. قهوه چی
لغت نامه دهخدا
عمل قالی فروش، شغل فروشنده قالی، دکان قالی فروش
لغت نامه دهخدا
(خَ)
آنکه شغل وی فروختن ماهی باشد. (ناظم الاطباء). سمّاک. (دهار) : این موضع دریا و رود نیست و نه دکان صیاد و ماهی فروش تواند بود. (سندبادنامه، ص 47)
لغت نامه دهخدا
(غَ اِ)
در اصطلاح انتخابات، آنکه به ازاء مبلغی نظر خود را موافق انتخاب شدن دیگری ابراز دارد
لغت نامه دهخدا
(پَ بَ)
بیاع. کالافروش. فروشندۀ کالا، بقال. (زمخشری)
لغت نامه دهخدا
تصویری از مال فروش
تصویر مال فروش
آنکه مال و متاع فروشد، کسی که چارپایان را فروشد
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کلی فروش
تصویر کلی فروش
آنکه کالاهای بازرگانی را بصورت عمده فروشد، مقابل جزئی فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از قالی فروشی
تصویر قالی فروشی
بوبفروشی غالی فروشی عمل و شغل قالی فروش، دکان قالی فروش
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از کاله فروش
تصویر کاله فروش
فروشنده متاع کا فروش، بقال
فرهنگ لغت هوشیار
تصویری از سالی فروشی
تصویر سالی فروشی
آنتیک فروشی
فرهنگ واژه فارسی سره
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
يمكن بيعها
دیکشنری فارسی به عربی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
Marketable, Sellable
دیکشنری فارسی به انگلیسی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
commercialisable, vendable
دیکشنری فارسی به فرانسوی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
товарный , продаваемый
دیکشنری فارسی به روسی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
ที่สามารถขายได้ , สามารถขายได้
دیکشنری فارسی به تایلندی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
comercializável, vendável
دیکشنری فارسی به پرتغالی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
marktfähig, verkäuflich
دیکشنری فارسی به آلمانی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
বাজারযোগ্য , বিক্রয়যোগ্য
دیکشنری فارسی به بنگالی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
قابل فروخت , فروخت کے قابل
دیکشنری فارسی به اردو
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
satılabilir
دیکشنری فارسی به ترکی استانبولی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
inayoweza kuuzwa
دیکشنری فارسی به سواحیلی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
товарний , придатний для продажу
دیکشنری فارسی به اوکراینی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
市場性のある , 売れる
دیکشنری فارسی به ژاپنی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
可销售的 , 可售的
دیکشنری فارسی به چینی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
בר-מכירה , בר־מכירה
دیکشنری فارسی به عبری
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
판매 가능한 , 팔 수 있는
دیکشنری فارسی به کره ای
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
rynkowy, zbywalny
دیکشنری فارسی به لهستانی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
बाजार योग्य , विक्रय योग्य
دیکشنری فارسی به هندی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
verkoopbaar
دیکشنری فارسی به هلندی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
commercializzabile, vendibile
دیکشنری فارسی به ایتالیایی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
comercializable, vendible
دیکشنری فارسی به اسپانیایی
تصویری از قابل فروش
تصویر قابل فروش
dapat dijual
دیکشنری فارسی به اندونزیایی